قدس آنلاین: از «زمین خوردن»هایی که طرف، دیگر از جایش بلند نمیشود بگیرید تا پدیدهای که به «زمینخواری» معروف است. این مدل آخری بعید میدانم پیشینه تاریخی خاصی داشته باشد و از اسمش معلوم میشود از جمله شاهکارها و دسته گلیهایی است که بشر در همین یکی دو قرن اخیر به آب داده و همچنان هم قرار است بدهد!
یعنی آنچه من و شما به عنوان «زمینخواری» میشناسیم اگرچه پیشینه و سن و سال زیادی ندارد، اما گویا قرار نیست جوانمرگ شده و از بین برود. به قول اندیشمندان و فلاسفه «زمینخواری» هرگز از بین نمیرود، بلکه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و از حالتی به حالت دیگر درمیآید!
تعریف مبهم زمینخواری
برای تعریف «زمینخواری» اگر دست به دامن منابعی مثل «ویکی پدیا» یا حتی منبع و مرجع معتبرتری بشوید، نتیجهاش میشود این: «فرایند خریداری یا اجاره قطعات بزرگ زمین توسط شرکتهای خصوصی و چندملیتی، دولتها و افراد را زمینخواری میگویند». این تعریف در همان چند کلمه اول داد میزند که منظور و مقصودش با آنچه ما در ایران به آن زمینخواری میگوییم، از زمین تا آسمان فرق میکند. تعریف استاندارد تأکید میکند هدف پدیده زمینخواری این است که مثلاً یک شرکت یا سازمان، زمینهای بایر یا متعلق به منابع طبیعی را برای استفاده در بخش صنایع کشاورزی، تولید عمده محصولات غذایی یا تولید سوختهای زیستی، به شکلی در اختیار میگیرد و مال خود میکند. تعریف نسخه ایرانی شده زمینخواری هم میشود این: «تصرف اراضی شامل دولتی و شخصی از سوی اشخاص یا سازمانها را گویند... زمینخواران از نفوذ و روابط خود در دستگاههای مختلف اداری و یا از خلأهای قانونی سوءاستفاده کرده و گاه با جعل اسناد و مدارک، زمینهای زیادی را هاپولی میکنند»! البته جالب است بدانید که این تعریف، غیررسمی و حتی غیرعلمی و کار رسانهها و دستاندرکارانش است. یعنی متأسفانه هنوز کارشناسان و قانونگذاران، این پدیده را درست تعریف نکردهاند. قسمت بدتر ماجرا هم این است که هنوز هیچ قانونی، چیزی به نام زمینخواری را به عنوان جُرم نمیشناسد! دلیلش هم این است که در دوران معاصر (مثلاً50 سال اخیر) به دلیل سوءاستفادهها و کلاهبرداریهای فراوان، این پدیده مورد شناسایی جدی قرار گرفته و در بدترین حالتش، کلاهبرداری تلقی میشود نه یک جرم مستقل که برایش مجازات خاص در نظر گرفته شده باشد.
قانون چه میگوید؟
اگر همین امروز درباره این پدیده از مردم و مسئولان نظرسنجی کنید، بدون استثنا همه آنها به ضرورت مبارزه با این پدیده و جُرم بودن آن تأکید میکنند. با وجود این همرأیی و همنظری همگانی، اما پدیده زمینخواری در ایران نه تنها از بین نرفته و نمیرود بلکه هر سال با شیوههای به روز شده و نو ادامه پیدا میکند. این در حالی است که اگرچه در قانون از پدیده زمینخواری نام برده نشده، اما ماده 690 قانون مجازات اسلامی میگوید: «هر کس به وسیله صحنهسازی از قبیل پیکنی، دیوارکشی، تغییر حد فاصل، امحای مرز، کرتبندی، نهرکشی، حفر چاه و... در جنگلها و مراتع ملی شده، کوهستانها، باغها، قلمستانها، منابع آب، چشمهسارها، انهار طبیعی و پارکهای ملی، اراضی موات و بایر و سایر اراضی و... مبادرت نماید... یا اقدام به هر گونه تجاوز و تصرف عدوانی یا ایجاد مزاحمت یا ممانعت از حق در موارد مذکور نماید، به مجازات یک ماه تا یک سال حبس محکوم میشود». شیوههای زمینخواری امروزی در کشور ما گویا آن قدر پیچیده است که نه قانون مجازات سال 1310 و نه ماده 690 قانون مجازات اسلامی هیچکدام حریف آن نمیشوند.
ماسه خواری!
اینکه از پیچیدگی «زمینخواری» در ایران حرف زدیم معنیاش این نیست این پدیده، غول شاخدار و یا موجود ناشناختهای است که در شرایط عادی و با چشم غیرمسلح دیده نمیشود. پیچیدگی زمینخواری ایرانی، محصول پیچیدگی و ابهامهای قانونی و همچنین زیرکی و زبلی زمینخواران امروزی است. بنابراین شما گاه آن را در قالب «جنگلخواری» میبینید، گاه «دریخواری» و گاهی هم « ساحل خواری». انواع این زمینخواران هم میتوانند اشخاص حقیقی باشند که پشت سر شخصیتها و شرکتهای حقوقی پنهان شدهاند و هم سازمانها و بخشهای دولتی که مثلاً ساحل خزر را تبدیل به مِلک خود میکنند.
از این نوعش که بگذریم «کوه خواری» هم هست و لابد در شهرهای مختلف دیدهاید فلان شرکت یا سازمان، کوههای اطراف شهر را برش زده، نوش جان میکنند تا در آن آپارتمانسازی یا ویلاسازی کنند. از این دیدگاه اگر به زمینخواری نگاه کنید، این پدیده عمرش با عمر شهرنشینی مدرن و امروزی برابر است. یعنی زمینخواری در شهرهای بزرگ امروزی، فقط محدود به سازمانها و شرکتها یا افراد پولدار نمیشود که زمینهای خوش آب و هوا و خوش قیمت شهری را میبلعند بلکه حتی حاشیهنشینانی که در حلبیآبادها زندگی میکنند هم بهنوعی مرتکب زمینخواری اجباری از سر فقر شدهاند!
رکوردداران زمینخواری
وقتی قرار به خوردن باشد، اشتهای زمینخواران پایانی ندارد و اَشکال و انواعش نیز همین طور. یعنی به فهرست انواع این بلیّه، ماسهخواری (خوردن ماسههای بستر دریا و رودخانه)، دشتخواری، پیادهروخواری، مشاع خواری (در مجمتمعهای بزرگ تجاری) و... را هم اضافه کنید. پایان این مطلب را هم اختصاص میدهیم به رکوردداران زمینخواری در ایران. «رضا خان» که به شهادت اسناد تاریخی «زمین خوار بود وقتی هنوز زمینخواری مُد نبود» با اینکه پیش از سلطنت در خانه اجارهای زندگی میکرد، هنگام ترک ایران بیشتر از 1.5 میلیون هکتار زمین داشت. البته همه آن را هم خریده بود. یعنی در حالی که حقوق یک کارمند دولت در ماه،40 تا 100 تومان بود، رضاخان فلان مِلک یا مغازه را خیلی قانونی، به 3 یا حتی یک ریال از صاحبش خریده بود! در سال 1390 رئیس وقت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور خبر داد: «بزرگترین زمینخوار کشور فردی است ساکن چهارمحال و بختیاری که بهتنهایی با تصرف 5هزار هکتار -50 میلیون مترمربع- از عرصههای منابع طبیعی کشور رکورددار تاریخ زمینخواری در کشور است!
نظر شما